یکی از معضلات بچه هایی که زود بزرگ می شوند مرض خود تئورسین پنداری است... زمانی با یک لب تاپ به خیال اینکه با شیطان پرستی مقابله می کنند به تکمیل پازل موساد در ایران می پردازند و زمانی هم ارگان های مقدسی طرح های تربیتی خود را به چنین افرادی می سپارند برخی افراد هستند که در جایگاه یک مربی قرار گرفته اند شاید مبلغ دینی باشند و شاید یک معلم. اما اینکه با تزهای تربیتی غلط همیشه جز خراب کردن کار هیچ چیز دیگری بلد نیستند.

برای نمونه به یکی از این مربیان!! و تزهای تربیتی وی توجه کنید؟

او می خواهد همیشه در خط ولایت بماند برای همین وقتی حضرت آقا فرمایشی دارد او فورا به تحلیل پرذداخته و عاقبت می گوید: چرا آقا باید این حرف را بزند؟

او می خواهد به هر طریقی با بچه های مسلمان ارتباط داشته باشد و برخلاف رفتار باطنی اش لحظه ای شوخ طبع می شود پس با پرتاپ یک قوری چای به صورت نوجوانی می خواهد خود را روشنفکر و تئورسین جلوه دهد. غافل از اینکه ممکن است عکس العمل را ببیند. آری موشک جواب موشک.... یک قوری دیگری به سمت خودش می آید و او برای امر به معروف و نهی از منکر همین بچه مسلمان را روی زمین ولو داده و با لگد بر مغزش می کوبد!!

یا با پرتاپ لیوان به سمت نوجوانی دیگرمی خواهد او را تربیت کند.

فردایش با لب تاپ دل , دل به دریا می زند و می خواهد علیه شیطان پرستی تبلیغ کند اما او نا خود آگاه مروج شیطان پرستی می شود.

حال این مروج الشیطان می خواهد مجری طرح تربیتی ارگان های مقدس باشد . البته این ارگان ها باید توجه بکنند که چه کسی را می خواهد سرآغاز حرکت کاروان قرار دهد.